تجربه نشان داده است بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذارانی که تنها با صرافیهای ارزهای دیجیتال کار کردهاند، با مفهوم اهرم، ریسکها و مزایایش آشنا نیستند. در حقیقت، چنین اهرمی تنها ابزاری برای چند برابر کردن فرصتهای معاملهگران است.
اجازه دهید به کسانی که نمیدانند، توضیح دهیم: اهرم اعتباری، مقداری از اعتبار است که کارگزار آن را برای معاملهگر فراهم میکند تا در معاملات استفادهاش کند. این مقدار پول، به طور اتوماتیک و بدون وثیقه در اختیار معاملهگر قرار میگیرد. بنابراین، اگر حداکثر اهرم ۱:۱۰۰۰ باشد و معاملهگر ۱۰۰ دلار سرمایه داشته باشد، میتواند ارزهای خارجی یا محصولات مالی دیگر را به اندازهی هزار برابر پولی که دارد، یعنی ۱۰۰ هزار دلار، خرید و فروش کند.
در صورتی که شانس یار و یاورش باشد، سودش با تناسب مقدار اهرم بالا خواهد رفت. ولی در صورتی که اوضاع بر وفق مرادش نباشد، ضررش هم به همان تناسب بالا میرود. این موضوع، معاملهگران را به دو گروه مختلف تقسیم میکند. از نظر گروه اول، اهرم بالا قطعا باعث میشود که سرمایهی اولیه از دست برود. ولی از نظر گروه دوم، اهرم ابزاری عالی برای معاملات است. این ابزار نه تنها فرصت چند برابر کردن سود را به آنها میدهد، بلکه ریسکشان را هم تا حد زیادی پایین میاورد. بنابراین میتوان گفت که اهرم، ابزاری مثل تمام ابزارهای دیگر است؛ مثلا چکش. کسانی که بدانند چگونه استفادهاش کنند، میتوانند با آن خانه بسازند و کسانی که نمیدانند، خیلی زود چند انگشت را با آن خرد میکنند.
اجازه دهید مثالی دیگر بزنیم؛ مثالی که سادهتر باشد. خودروی شما میتواند با سرعت ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت حرکت کند. ولی این مقدار سرعت، به این معنا نیست که هر بار از خانه خارج شدید، تختهگاز برانید. نه؛ حداکثر ظرفیت خودروی شما تنها در یک چهارم یا یک سوم زمانهای رانندگیتان استفاده میشود. ولی زمانی که لازم باشد و شرایط اجازه دهد، میتوان سریعتر هم حرکت کرد.
مشخص است که اندازهی اهرم، روی سطح ریسک تاثیر ندارد! کسی که ریسک را مدیریت میکند، خود معاملهگر است! زمانی که پوزیشن معاملاتی باز میشود، با تعیین حجمش میتوان ریسک را مدیریت کرد.
دستورالعملهای مدیریت پول در این باره میگویند که معاملهگران حرفهای، هرگز ریسک پوزیشنشان را از ۵ درصد سرمایه بیشتر نمیکنند. روی این حرف بحثهای بسیار زیادی وجود دارد و چنین عددی، به استراتژی معاملهگر بستگی دارد. ولی موضوع مسلم، این است که هیچ معاملهگری تمام سرمایهاش را روی ۱ پوزیشن نمیگذارد. این کار، به قطع و یقین باعث میشود که سرمایه از دست برود.
حال، مثالی کاملا عینی میزنیم (در عمل، باید کمیسیون کارگزار و سوآپ را هم در زمان محاسبه، در نظر گرفت).
فرض کنید که ۱۰۰ دلار موجودی اولیه دارید و همانطور که کتابهای مدیریت پول به شما توصیه کردهاند، تصمیم گرفتهاید تا با ۵ درصد سرمایهتان (۵ دلار) پوزیشنی روی BTC/USD باز کنید. اگر در این پوزیشن از اهرم استفاده نکنید و قیمت ۱ بیتکوین ۱۰ هزار دلار باشد، میتوانید ۰.۰۰۰۵ بیتکوین بخرید. اگر ظرف یک روز قیمت بیتکوین ۱۰ درصد افزایش پیدا کند (۱۰۰۰ دلار به قیمتش اضافه شود)، سود شما ۵۰ سنت خواهد بود. در کل، این سود بد نیست. ولی با اهرم ۱:۱۰۰۰، خرید ۵ دلاریتان ۰.۰۰۰۵ بیتکوین نخواهد بود؛ بلکه ۰.۵ بیتکوین خواهید خرید. به همین ترتیب، سود شما هم ۵۰۰ دلار میشود.
حتما موافقید که این سود خوب نیست؛ خیرهکننده است. ۵ دلار داشتید، ولی ۵۰۰ دلار به دست آوردید! البته چنین معاملهای تنها در صورتی ممکن است که قیمت بلافاصله، در جهتی که انتظار دارید حرکت کند. اگر به جای این که قیمت رشد کند، کاهش یابد چه میشود؟
در این صورت، خاصیت اهرم روی دیگرش را به شما نشان خواهد داد. بله؛ اگر بدون اهرم معامله کنید، قیمت بیتکوین باید از ۱۰۰۰۰ به ۰ برسد تا ۵ دلارتان از دست برود. ولی اگر از اهرم ۱:۱۰۰۰ استفاده کنید، کافی است قیمت ۱۰ دلار کاهش پیدا کند (اتفاقی که معمولا میافتد) تا آن ۵ دلار از دست برود.
اما! این جاست که دانش تاکتیکها و استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی را استفاده خواهید کرد. زمانی که با کارگزاری مثل NordFX کار میکنید، میتوانید به سادگی ریسکتان را توزیع کنید. برای مثال، زمانی که پوزیشنی برای فروش بیتکوین باز میکنید، میتواند یک پوزیشن هم برای خریدش باز کنید. بله؛ مقدار کمی اسپرد یا کمیسیون از دست خواهید داد ولی با این حساب اگر ضرری در معامله باشد، سود هم به همان نسبت افزایش پیدا میکند. همچنین، میتوانید تغییر روند را در زمان دقیق متوجه شوید و بهترین نقاط را برای باز کردن و بستن پوزیشنها پیدا کنید. در پلتفرم MetaTrader۴ شما، شاخصها و ابزارهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید.
به علاوه اهرم بالا، در کنار این که مبالغ زیاد و رایگانی برایتان فراهم میکند، میتواند باعث شود که ریسکتان را با راههای مختلفی توزیع کنید. برای مثال میتوانید روی ابزارهای معاملاتی، جفتارزهای سنتی، فلزات گرانبها یا ارزهای دیجیتال دیگر، پوزیشنهای معاملاتی باز کنید یا این که از روباتهای معاملاتی استفاده کنید.
حال، اجازه دهید جمعبندیای از حرفهای بالا ارائه کنیم. مهمترین مزیت اهرم این است که معاملهگر میتواند با استفاده از آن، آزادانه در بازارها مانور دهد. چرا که:
هرچه اهرم بزرگتر باشد، مبلغ رایگانی که دریافت میکنید هم بیشتر است!
همچنین:
۱. در واقع ریسک را کاهش میدهد. میتوانید ابزارهای مختلفی را به سبد معاملاتیتان اضافه کنید؛ حتی اگر سرمایهی اولیهتان بسیار اندک باشد. اگر یک پوزیشن ضرر بدهد، آنیکی میتواند سودده باشد.
۲. به شما اجازه میدهد سود بالقوهتان را افزایش دهید و ریسکتان را با استفاده از چند استراتژی معاملاتی، کاهش دهید.
۳. با اهرم بالا، زمانی که قیمت خلاف انتظار معاملهگر باشد، احتمال خروج موفق بالاتر میرود. چرا که حجم معامله بین پوزیشنهای مختلف پخش شده است.
یک بار دیگر، سه اصل بدیهی را میگوییم که نمیتوان از آنها چشم پوشید:
۱. اندازهی اهرم، روی سطح ریسک تاثیری نمیگذارد!
۲. معاملهگر در زمان باز کردن پوزیشن، با تنظیم حجم پوزیشن، ریسکش را مدیریت میکند.
۳. اهرم، تنها یک ابزار است. سود یا آسیبی که به معاملهگر میرسد، تنها به دانش و مهارتی بستگی دارد که خودِ معاملهگر به کار میبندد.