اگر کسی بپرسد که در بازار فارکس، کدام جفتارز مهمتر از بقیه است و بیشترین نقدینگی را در خودش دارد، پاسخ به سرعت مشخص خواهد شد. حتی تازهکارها هم میگویند «مشخص است که EUR/USD». حتی نمیتوان در این پاسخ شک کرد. حجم معاملات این جفتارز در روز به ۱ تریلیون و صد میلیارد دلار میرسد. این ارزها نمایندهی دو اقتصاد قدرتمند دنیا هستند. دلار آمریکا هم مهمترین ارز ذخیره در دنیا به حساب میاید. بسیاری از بانکهای مرکزی اکثر ذخایر طلا و ارزشان (حدود ۶۰ درصد) را به دلار نگه میدارند. یورو با ۲۲ درصد در مقام دوم قرار میگیرد.
باید در نظر داشت که دلار به تدریج در حال از دست دادن موقعیتش است. به گفتهی بلومبرگ، سقف سهم دلار از تراکنشهای جهانی (۴۵.۳ درصد) در ماه آوریل ۲۰۱۵ بوده است. انتشار دادههای سوییفت نشان داده که یورو توانسته است به میزان کمی دلار را پشت سر بگذارد. در اکتبر سال ۲۰۲۰، ۳۷.۸ درصد از تراکنشهایی که در این سیستم جاری شد به یورو بود. اما سهم دلار ۳۷.۶۴ درصد بود (پوند بریتانیا با حاشیهای بسیار زیاد و ۶.۹۲ درصد، مقام سوم را به دست آورد).
البته با این وجود که دلار در حال ضعیف شدن است، اما هنوز نمیتوان دفنش کرد. بانک تسویه حساب بینالمللی (BIS) در تابستان سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که حدود ۵۰ درصد از وامهای برونمرزی و اوراق قرضهی بینالمللی را دلار در بر گرفته است. دست آخر این که نیمی از تمام صورتحسابهای جهان به دلار صادر میشوند؛ حتی آنهایی که به تجارت با ایالات متحده هم مربوط نیستند.
این را هم فراموش نکنیم که تحلیلگران بازار قدرت ارزهای مختلف را با نگاه کردن به شاخص دلار یا DXY میسنجند. این شاخص در حقیقت سبدی از واحدهای پولی شش کشور است که حجمشان، با دلار مقایسه میشود. یورو هم اکثریت این سبد را با ۵۷.۶ درصد برای خودش دارد (۵ ارز باقیمانده تنها ۴۲.۴ درصد از این سبد را پر میکنند).
تمام این آمارها با قاطعیت نشان از این دارند که EUR/USD، در میان جفتارزهای فارکس شمارهی یک است. این جفتارز است که روندهای اصلی جفتارزهای دیگر را شکل میدهد. به همین دلیل هم است که تمام معاملهگران باید اتفاقاتی که برای آن افتاده، میافتد و خواهد افتاد را بدانند و درک کنند.
ذرهای از تاریخ
مورد غافلگیرکننده این است که جفتارز EUR/USD با وجود اهمیتش تقریبا جوان است. یورو به لطف تشکیل اتحادیهی اروپا در سال ۱۹۹۲ به وجود آمد. در ابتدا پول نقد یورو وجود نداشت و تنها در اول ژانویهی ۱۹۹۹ بود که به طور رسمی جایگزین بقیهی ارزهای اروپایی شد. چند سال دیگر هم گذشت و در ژوئن ۲۰۰۲، یورو به تنها میانجی پرداخت در ناحیهی یورو تبدیل شد. به این ترتیب ارز مورد علاقهی همه، مارک آلمان (USD/DEM) دیگر ستون ارزهای اتحادیهی اروپا نبود.
دو اتفاق دیگر قبل از این افتادند که تاثیر زیادی روی شکلگیری نرخ تبادل EUR/USD بعد از آن داشتند. اولین اتفاق این بود که نرخ فدرال رزرو در سال ۲۰۰۰ نرخ بهره را کاهش داد و دوم هم این که حملات تروریستی جدیدی شروع شدند؛ بزرگترین حملات تروریستی تاریخ بشر، که در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده انجام شدند و آسمانخراشهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک را در هم کوبیدند. در نتیجه نرخ تبادلی که از ۰.۹۳ دلار به ازای هر یورو شروع شده بود، در میانهی سال ۲۰۰۸ به سطح ۱.۶ رسید. به عبارت دیگر، دلار ۷۰ درصد از ارزشش را در برابر یورو از دست داد.
اما بانک مرکزی اروپا (ECB) نمیخواست یورو را تا این حد قدرتمند ببیند. این اتفاق، مشکلاتی جدی را برای صادرات اروپا به وجود آورده و تراز تجاری را به شدت حجیم کرده بود. بنابراین دخالتهای لفظی در بازار شروع شدند. به علاوه، از اقتصاد ایالات متحده هم به طور مداوم اخبار خوب میرسید. در نتیجه، جفتارز EUR/USD شروع به حرکت به سمت پایین کرد و در انتهای دسامبر سال ۲۰۱۶، کف دومین دههی قرن ۲۱ را نزدیک به ۱.۰۳۲ زد.
سپس بسیاری از تحلیلگران پیشبینی کردند که این جفتارز به حد ۱:۱ میرسد و ارزش یورو با دلار برابر میشود. اما این اتفاق نیافتاد. حالا ارز اروپا در ناحیهی ۱.۲۲ دلار به ازای هر یورو میچرخد.
چه شد: سال ۲۰۲۰
دقیقا یک سال قبل، ما برای EUR/USD پیشبینیای را منتشر کردیم که نظرات متخصصین برترین بانکهای دنیا در آن وجود داشت. حالا میتوانیم تصمیم بگیریم که کدام یک از آنها درست میگفتند و کدام غلط. میتوانیم این را هم بگوییم که کدام بخش از حرفهایشان غلط یا درست بوده است.
در دسامبر سال ۲۰۱۹، تحلیلگران در دویچه بانک، گلدمن ساکس، بنک آو نیویورک ملون و تعدادی از بانکهای دیگر به توافق رسیدند و گفتند که دلار در سال ۲۰۲۰ پایین خواهد آمد. دلیل اصلی این اتفاق هم کاهش رشد اقتصادی دنیا بود. به علاوه، پیشبینی شده بود که دقیقا قبل از انتخابات ریاستجمهوری، فدرال رزرو تحت فشار ترامپ باز هم نرخ بهره را کاهش خواهد داد. یا حداقل این که در همین سطح فعلی نگهش میدارد.
هر دوی این تحلیلهای کاملا درست بودند. در انتهای سال ۲۰۱۹ شاخص DXY دلار حدود ۹۷ میچرخید. سپس بعد از ۱۲ ماه از ۹۰ نقطه پایینتر آمد. نرخ بهره هم پایین آمد. در ماههای دسامبر ۲۰۱۹ و ژانویهی ۲۰۲۰ این نرخ ۱.۷۵ درصد بود، در ابتدای ماه مارس تا ۱.۲۵ درصد پایین آمد و سپس کاملا پایین آمد تا به ۰.۲۵ درصد برسد.
به خاطر بیاورید که در دسامبر سال ۲۰۱۹، تنها اولین جرقههای شیوع کوید۱۹ در ووهان چین زده شده بود و هنوز کسی به همهگیری جهانی فکر نمیکرد. اما حتی در آن زمان هم روزنامهی «فاننشیال تایمز» پیشبینیای از متخصصین «سیتیگروپ» منتشر کرد که میگفت سیاست تسهیل کمی (QE) فدرال رزرو و پمپاژ دلار ارزان به بازار، میتواند باعث شود تا دلار ارزشش را از دست بدهد. کسانی که در سیتیگروپ کار میکردند، در آن زمان حمایت تحلیلگران بانک سوییسی «لمبارد اودیه» (Lombard Odier) و یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ دنیا، «بلکراک» را داشتند. این سناریو هم ۱۰۰ درصد درست بود و شیوع جهانی ویروس کرونا تنها نقش کاتالیزور را بازی کرد. تقریبا یک چهارم تمام دلارها تنها در یک سال قبل منتشر شده بودند.
بعضی از نظریات توطئه میگویند ویروس کرونا اختراع دولت در سایهی جهان بود تا به نخبگان مالی کمک کند حجم زیادی از دلارها را به قیمت ارزان برای خودشان جمع کنند. اما هدف این نقد این نیست که به انواع نظریات توطئه بپردازد. به همین دلیل هم به ما اجازه دهید که به بحث اصلی برگردیم و ببینیم کدام یک از طرفین تحلیل درست بودهاند.
بلومبرگ، به نقل از بزرگترین بازیگران بازار گفته بود که تا انتهای ۲۰۲۰، دلار ۴۰۰-۵۰۰ نقطهی دیگر وزن کم میکند و جفتارز EUR/USD تا ناحیهی ۱.۱۶ بالا خواهد رفت.
متخصصین JPMorgan Chase پیشبینی کرده بودند که جفتارز EUR/USD انتهای سال ۲۰۲۰ را در ۱.۱۴ میایستند. Goldman Sachs و Bank of America Merrill Lynch عدد ۱.۱۵ را برای این مقدار معتبر میدانستند. بانکهای German Deutsche Bank و French Societe Generale forecasts باور داشتند که یورو به قیمت ۱.۲ دلار معامله میشود. دو پیشبینی آخر از بقیه دقیقتر بودند. این جفتارز در انتهای سال ۲۰۲۰ به ارتفاع ۱.۲۲۵ رسید. (به خاطر بیاورید که هیچکدام از این سناریوها، پیامدهای شیوع کوید۱۹ را در نظر نداشتند)
چه خواهد شد: سال ۲۰۲۱
بعضی از متخصصین باور دارند که حملهی کوید۱۹ برای ایالات متحده میتواند با جنگ جهانی سوم مقایسه شود. بیش از ۳۰۰ هزار کشتهشدهاند و یک سوم جمعیت جهان در حالی باقیماندهاند که منبع ثابتی برای درآمد ندارند. همهگیری جهان را زمانی در بر گرفت که دورهی رشد اقتصادی ۱۰ سالهای تمام میشد و سال انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هم بود. جنگهای تجاری که ترامپ با چین و اروپا درست کرده بود، در کنار رشد عرضهی دلار فشار مضاعفی را روی اقتصاد وارد میکردند.
به احتمال بسیار زیاد، در سال ۲۰۲۱ سرمایهها به شدت به سمت اروپا روانه خواهند شد و دلار، ارزش زیادی را از دست میدهد. البته تحلیلهای مختلف، عمق این کاهش ارزش را به طور متفاوتی تخمین میزنند.
برای مثال گلدمن ساکس پیشبینی میکند که نرخ وزنی دلار در سال ۲۰۲۱ تنها ۶ درصد پایین میاید. اما مورگان استنلی انتظار دارد که جفتارز EUR/USD از سطح فعلی تا ۱.۲۵ بالا برود. ضمنا بسیاری از افراد سطح ۱.۲۵ را در این پیشبینی پایین میدانند.
اما کسانی هم هستند که پیشبینی میکنند ارز آمریکایی سقوط وحشتناکی خواهد داشت. اقتصاددان برجسته و رییس شرکت Euro Pacific Capital، پیتر شیف (Peter Schiff) و رییس پیشین مورگان استنلی آسیا و عضو هیئتمدیرهی فدرال رزرو، «استفان روچ» (Stephen Roach) تخمین میزند که احتمال فروپاشی دلار در سال ۲۰۲۱ ۵۰ درصد است. روچ به این هم باور دارد که ارزش دلار میتواند تا ۳۵ درصد کاهش پیدا کند. تحلیلگران سیتیگروپ هم پیشبینیشان را روی کاهش آرامتر ۲۰ درصد گذاشتهاند. البته این کاهش هم به نوبهی خودش بسیار چشمگیر است. از نظر آنها، تا انتهای سال میتوانیم جفتارز EUR/USD را در ناحیهی ۱.۴۰-۱.۴۴ ببینیم.
چهچیزی میتواند جلوی کاهش ارزش دلار را بگیرد؟
طبیعتا، تنگ شدن سیاست پولی فدرال رزرو. تا به امروز، انتظار بلندمدت تورم به ۱.۸۵ درصد رسیده است که از آستانهی هدف نهاد ناظر در ۲ تا ۲.۵ درصد فاصلهی چندانی ندارد. این تورم باعث خواهد شد که دلار ارزشش را از دست بدهد. نقطهای خواهد رسید که سقوط ارز ایالات متحده باعث میشود فدرال رزرو، اگرچه با اکراه شدید، پمپاژ دلار در اقتصاد را تمام و چرخهی افزایش نرخ بهرهی پایه را شروع کند.
ضمنا اروپا، احتمالا بیش از ایالات متحده دلش بخواهد چرخهی رشد جفتارز EUR/USD را متوقف کند.
از میانهی ماه مارس ۲۰۲۰، یورو تقریبا همیشه در برابر دلار در حال تقویت بوده است. این در حالی است که بانک مرکزی اروپا بیش از ۲ تریلیون و دویست میلیارد یورو را در یک سال چاپ کرده است و نرخ بهرهاش هم منفی است.
محاسباتی وجود دارد که نشان میدهد ۱۰ درصد رشد ارزش یورو، باعث میشود که تولید ناخالص داخلی ناحیهی یورو ۱ درصد کاهش پیدا کند. فقط تصور کنید که جفتارز EUR/USD آن طور که سیتیگروپ پیشبینی کرده است، تا بالای سطح ۱.۴۰ رشد کند. چنین رشدی کل صادرات اروپا را دچار زلزله خواهد کرد. دیگر چه کسی با قیمتهایی که به سرعت بالا میروند، کالاهای اروپایی را خواهد خرید؟
بانک مرکزی اروپا همین الآن هم یک شانس داشته است که یورو را در برابر دلار پایین بیاورد. اما این اتفاق نیافتاد: نهاد ناظر اروپایی تصمیم گرفت تا در بازار فارکس مداخله نکند و فقط خودش را به «نظارت بر نرخ تبادل» محدود سازد. اما با بالا رفتن این جفتارز تا سطوح حدود ۱.۲۵، بانک مرکزی اروپا هم مجبور خواهد شد که قدمهای بیشتری بردارد تا جلوی رشد بیشتر این جفتارز را بگیرد. احتمالش کاملا وجود دارد که برنامهی بعدی کمک به اقتصاد اروپا ۲ تا ۳ تریلیون دلار حجم داشته باشد و در آیندهی نزدیک پذیرفته شود. بانکهای مرکزی بریتانیا، کانادا، چین و بسیاری از کشورهای دیگر هم به دنبال اروپا این اقدامات را انجام خواهد داد. اگر بخواهیم سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ را سالهای جنگ تجاری بنامیم، سال ۲۰۲۱ را باید سال جنگ ارزی دانست.
البته باید در نظر داشت ... احتمالش بسیار زیاد است که هردوی این جنگها را به طور همزمان ببینیم.
سال نوی ۲۰۲۱ مبارک! به نظر میرسد که سال جالبی باشد!
گروه تحلیل NordFX
توجه: این محتوا نباید به عنوان توصیهی سرمایهگذاری یا راهنمایی برای فعالیت در بازارهای مالی در نظر گرفته شود. هدف، تنها دادن اطلاعات است. معامله در بازارهای مالی با ریسک همراه است و میتواند باعث شود کل سرمایهتان را از دست بدهید.
بازگشت بازگشت